کد مطلب:1785 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:906

(19) خوف از خدا
همه انواع ترس كه تاكنون از آن سخن گفته ایم رابطه انسان و خداوند را دگرگون می كنند. ترس از غفلت، ترس از گناه، ترس از عذاب و ترس از بعد، همه ترس از نادرستی رابطه انسان با خداست. بنابراین همه این ترس ها را می توان ترس از خدا نامید. ترسی كه ریشه هوشیاری انسان است و همه قدرت و فرصت انسان را به سوی كسب رضایت او تجهیز می كند و به راستی شایسته ترین كس خداست كه از او بترسیم؛ ترسی آمیخته با محبت و امیدواری. خداوند پیامبران را همین گونه توصیف می فرماید:





الذین یبلغون رسلت اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الا اللَّه (150)





آنان كه پیام های خدا را می رسانند و از او می ترسند و از هیچ كس جز خدا بیم ندارند.





خداوند خود خویشتن را در خورترین كس معرفی فرموده است كه باید از او هراس داشت. خداوند در قرآن كریم خطاب به پیامبر اكرم(ص) می فرماید:





و تخشی الناس واللَّه احق ان تخشیه... (151)





و از مردم می ترسیدی در حالی كه خدا سزاواتر بود كه از او بترسی.





منشأ ترس از غیر خدا، شیطان است و به عبارت دیگر ترس از غیر خدا ترس شیطانی است و انسان را از خدا دور می كند. مؤمنان فقط از خدا می ترسند و كسانی از غیر خدا می ترسند كه از خدا دورند و دوستی شیطان را برگزیده اند:





ذلكم الشیطن یخوف اولیائه فلا تخافوهم و خافون ان كنتم مؤمنین؛ (152)





این شیطان است كه دوستانش را می ترساند؛ پس اگر مؤمنید از او مترسید و از من بترسید.





خدا ترسی شرط ایمان است. چنان كه خداوند فرموده است:





فاللَّه احق ان تخشوه ان كنتم مؤمنین؛ (153)





خداوند سزاوارتر است كه از او بترسید اگر مؤمن هستید.







آثار خوف از خدا

خوف از خداوند آثار بسیاری دارد كه تا این جا برخی از آنها را به طور كلی و به صورت مختصر بیان كردیم و اكنون تفصیل آنها را می آوریم:





مهم ترین و كلی ترین اثر خوف چنان كه قبلا گفته شد آمادگی برای مقابله با موانع رستگاری و كمال و یافتن انگیزه برای جمع آوری توشه راه كمال و سعادت آخرت است. این اثر مهم و كلی از آن جا ناشی می شود كه خداترسان بیشترین آمادگی را برای پذیرش انذار و تذكر دارند.







1 - پذیرفتن انذار و تذكر

خداوند قرآن را كه نامه هدایت بشر است فرستاد تا فطرت خدایی انسان را به یاد او آورد. كسی كه از این سخن یادآور فطرت خویش می شود كه در دل خود، ترس خدا داشته باشد:





طه* ما انزلنا علیك القرآن لتشقی* الا تذكرة لمن یخشی (154)





ای پیامبر قرآن را بر تو نازل نكردیم تا به رنج افتی* آن را فقط برای یادآوری كسانی كه از (خدا) می ترسند نازل ساختیم.





خداوند پیامبر خود را امر می كند مردم را تذكر دهد و فایده این تذكر را از آن مردم خداترس معرفی می كند:





فذكر ان نفعت الذكری* سیذكر من یخشی؛ (155)





پس پند ده اگر پند دادن مفید باشد* به زودی كسی كه از خدا می ترسد متذكر می شود.





آیات دیگری هم در این زمینه وجود دارد. همچون «انما انت منذر من یخشاها» (156) و یا آیه مباركه «انما تنذر الذین یخشون ربهم بالغیب» (157) این آیات نیز نشان می دهند كه انذار پیامبر بر كسانی مؤثر است كه خداترس باشند و از روز قیامت و برپایی عدل الهی هراس داشته باشند.







2 - اقدام به عمل

انسان از هر چیز بترسد خود را برای مقابله با آن آماده می سازد. ترس انسان از هر چیزی را به آسانی می توان شناخت و درستی آن را دریافت، جز ترس او از خداوند را كه به فرموده امیرالمؤمنین(ع) نیازمند دلیل و نشانه است. امیرمؤمنان علی(ع) در خطبه 160نهج البلاغه می فرمایند:





چگونه است كه بنده هر گاه از خلق خدا بیمناك می شود خود را مهیا می سازد و چون از خدا می ترسد آمادگی خویش را به بعد وا می گذارد و وعده می دهد كه در آینده عمل خویش را اصلاح می كنم. (158)





امیرالمؤمنین(ع) با این سخن نشان می دهند كه هر ترسی را نمی توان ترس واقعی از خدا دانست. ترس واقعی از خدا، علت اقدام به عمل است و هر گاه معلول آن موجود نباشد، یعنی عمل بنده درست و صالح نگردیده باشد، معلوم می شود كه علت هنوز موجود نیست. امام علی خود نشانه ها و آثار خوف را بیش از هر كس دارا بودند و در یكی از نامه هایشان می فرمایند:





و انما هی نفسی أروضها بالتقوی لتأتی آمنة یوم الخوف الاكبر؛ (159)





و من نفس خود را با پرهیزكاری پرورش می دهم تا در پربیم ترین روزها در امان باشد.





و در ادامه همین نامه در توصیف اعضای حزب خداوند (حزب اللَّه) كه همان رستگاران هستند می فرماید:





خوشا كسی كه آن چه پروردگارش بر عهده وی نهاده، پرداخته است و در سختی اش شكیبایی كرده و خواب شب را از چشمش گرفته و چون خواب بر او چیزه شده خوابگاهی پهن نكرده بر روی زمین خفته و كف دست را بالش خود ساخته و در جمعی قرار دارد كه از بیم روز معاد، شب ها بیدارند و پهلوهایشان را از خوابگاه جدا كرده اند و لبهایشان به یاد پروردگار گویاست و گناهانشان به سبب استغفار بسیار، بخشوده است. آنان حزب خدایند و بدانید كه حزب خدا رستگار هستند.





در این عبارات، خوف روز بازگشت، عامل تهجد، عبادت و استغفار به درگاه خداوند معرفی شده است در نامه دیگری مولای متقیان برای دعوت به دوری از زشتی ها و اقدام به واجبات و نیكی ها می فرمایند:





از آن چه زشت می دانی دوری كن و خود را به انجام واجبات الهی وادار؛ در حالی كه امید به پاداش آن داری و از عقاب آن ترسان هستی. (160)





در قرآن كریم نیز خداترسی یكی از علل مبادرت به عمل صالح و پیشی گرفتن در خیرات معرفی شده است. در آیات 57 تا 61 سوره مؤمنون آمده است:





ان الذین هم من خشیة ربهم مشفقون* والذین هم بایات ربهم یؤمنون* والذین هم بربهم لا یشركون* والذین یؤتون ما اتوا و قلوبهم وجلة انهم الی ربهم راجعون* اولئك یسرعون فی الخیرات و هم لها سبقون؛

(161)



در حقیقت كسانی كه از بیم پروردگارشان هراسانند و كسانی كه به نشانه های پروردگارشان ایمان می آورند و آنان كه به پروردگارشان شرك نمی آورند و كسانی كه آن چه را دارند در راه خدا می دهند در حالی كه دلهایشان ترسان است و می دانند كه به سوی پروردگارشان باز خواهند گشت، انانند كه در كارهای نیك شتاب می كنند و آنانند كه در انجام آنها سبقت می جویند.







3 - هدایت

خوف و خشیت بنده از خداوند علاوه بر آن كه او را پندپذیر و عامل به خیرات می سازد هدایت یافتن او را در پی دارد. بسا انسان هایی كه می خواهند به سبب ترسی كه دارند عملی انجام دهند كه از ترس و ناامنی به امنیت و آرامش برسند ولی راه گریز را نمی شناسند. انسان مؤمن كه به رسالت انبیاء ایمان دارد و پیام پیامبران را پذیرفته است در صورتی كه خشیت خداوند را در دل داشته باشد، راهنمایی دین خدا را به درستی دریافت می كند و امیدوار است كه در راه درست حركت كند و به مقصد صحیح راه یابد و هدایت شود. در قرآن كریم خداترسی در زمره عواملی معرفی شده است كه هدایت یافتگی را موجب می شوند:





انما یعمر مساجداللَّه من امن باللَّه والیوم الاخر و اقام الصلوة واتی الزكوة و لم یخش الا اللَّه فعسی اولئك ان یكونوا من المهتدین؛ (162)





مساجد خدا را تنها كسانی آباد می كنند كه به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز بر پا داشته و زكات داده و جز از خدا نترسیده اند؛ پس امید است كه اینان از راه یافتگان باشند.







4 - مغفرت

كسی كه خدا ترس است افزون بر این كه انذار پیامبر را پذیرا می شود، مشمول بخشایش پروردگار است و پاداشی نیكو می یابد.





انما تنذر من اتبع الذكر و خشی الرحمن بالغیب فبشره بمغفرة و اجر كریم؛ (163)





بیم دادن تو، تنها كسی را سودمند است كه كتاب حق را پیروی كند و از خدای رحمان در نهان بترسد. چنین كسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده.





انسان خداترس از آن رو مشمول مغفرت الهی است كه اعمال خود را با نیت درست انجام می دهد. او در نهان از خدا می ترسد، یعنی درون خود و نیت خود را كه بر همگان پوشیده است خالص می كند؛ چون خدا را بر پنهانی های دل خویش آگاه می داند و از این كه مبادا در نیت او خللی وارد شود می ترسد. چنین شخصی اعمال خود را به نیت الهی انجام می دهد. اكنون اگر خطایی بر عمل او عارض شود چون نیت او خالص است خداوند لغزش عملی او را می بخشاید و اگر عملی را كمال انجام دهد و هیچ خللی در كار او پدید نیاید، پاداش الهی شامل حال او می شود. همین مضمون در آیه دیگری نیز تكرار شده است:





ان الذین یخشون ربهم بالغیب لهم مغفرة و اجر كبیر؛ (164)





آنانی كه در نهان از پروردگارشان می ترسند، آنان را آمرزش و پاداشی بزرگ خواهد بود.





چنان كه پیداست در هر دو آیه بر ترس بنده از خداوند در نهان تأكید شده است. ترس نهانی ترسی است كه همواره با انسان خداترس همراه است و او را در برابر انگیزه های نفسانی و شهوانی محافظت می كند و حسن فاعلی عمل را تضمین می نماید و در حسن فعلی عمل نیز تأثیری به سزا دارد.







5 - آخرت نیكو

ترس از خدا انسان را به راه راست هدایت می كند و از اعمال نادرست باز می دارد و انگیزه عمل صالح را پدید می آورد. طبیعی است چنین انسانی خانه آخرت خویش را آباد می كند و در بهشت الهی از روزی های پاكیزه بهره مند می شود در آیات 41 و 40 سوره نازعات چنین می خوانیم:





و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی* فان الجنة هی المأوی؛ (165)





و اما كسی كه از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس بازداشت* پس جایگاه او همان بهشت است.







6 - رضایت خداوند

خجسته ترین و زیباترین نتیجه ای كه از خداترسی هدیه بنده مؤمن می شود كسب رضای خداست:





ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خیر البریه* جزاؤهم عند ربهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا رضی اللَّه عنهم و رضوا عنه ذلك لمن خشی ربه؛ (166)





همان كسانی كه ایمان آوردند و عمل صالح نمودند آنان بهترین آفریدگانند* پاداش آنان نزد پروردگارشان باغ های بهشت جاودان است كه از زیر درختان آن نهرها روان است همیشه در آن می مانند هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند؛ و این مقام والا برای كسی است كه از پروردگارش بترسد.







روش تحصیل خوف

چنان كه در تعریف خوف معلوم شد، حالت خوف وقتی پدید می آید كه از وقوع یك امر ناخوشایند و خطرناك كه ناخوشایندی و ضرر آن زیاد و دفع آن دشوار است آگاه می شویم. پس آگاهی مهم ترین شرط پدید آمدن خوف است هر چه قوت آگاهی بیشتر و یقین افزون تر باشد احساس خوف قوی تر و آثار خوف بیشتر پدیدار می شود. به این ترتیب گسترش و تقویت آگاهی از امور ترس آور در رابطه انسان با خدا، مرتبه خوف را بالاتر می برد. هر چه یقین خود را به انواع امور ترس آور كه در انواع خوف گفته شد افزایش دهیم خوف ما پایدارتر و شدیدتر خواهد بود یقین به روز جزا و وجود عذاب آخرت وقوف به گناهكار بودن خود، یقین به امكان بروز غفلت در هر لحظه زندگی و یقین به دگرگونی احوال انسان و احتمال سوء عاقبت هر یك به تنهایی می تواند خوف را در دل زنده كند و آثار خوف را پدید آورد. بنابراین یك روش برای تحصیل و تقویت خوف آگاه شدن و تقویت یقین است.





روش دیگر رجوع پی در پی به آگاهی ها و یادآوری امور ترس آور است كه این روش را تذكر می نامیم. تذكر به شیوه های مختلفی امكان پذیر است مهم ترین اصل این است كه انسان خود را در معرض امور تذكر دهنده قرار دهد. حضور در مجالسی كه از خوف خود را در معرض امور تذكر دهنده قرار دهد. حضور در مجالسی كه از خوف خدا و احوال قیامت سخن می گویند، یا مطالعه آیات و روایاتی كه قیامت و دیگر امور ترس آور را مطرح می كنند مجالست با انسان هایی كه به راستی خوف خدا را در دل دارند و امثال این موارد، می تواند خوف را در دل تجدید كند، یكی از كارهایی كه خوف را در دل پایدار می كند عمل به مقتضای خوف است. اگر كسی از امور اخروی هراسناك شود و در پی عمل صالح برآید و از گناه پرهیز كند، خوف خود را حفظ و آن را تحكیم می كند؛ ولی اگر گناه كند و عمل صالح را ترك نماید، رفته رفته حالت خوف در او زائل می شود.







ایمنی

نقطه مقابل خوف، امن است. كسی كه از چیز نمی هراسد خود را در برابر آن چیز در امنیت می بیند. نترسیدن از یك چیز به علل مختلفی پدید می آید. ممكن است كسی به این دلیل از چیزی هراس نداشته باشد كه اساسا وجود آن چیز را منكر است و آن را امری موهوم و خیالی می داند. یا به این علت كه آن را در ایجاد حالتی ناخوشایند ضعیف و ناتوان می داند و خود را در مواجهه و مقابله با آن چیز قدرتمند و توانا می داند.





خدا ترسی كامل در دل كسی پدید می آید كه: اولا خدا را با همه صفاتش باور داشته باشد، ثانیا به قدرت خدا در قهر نسبت به بندگان و عذاب آنان معتقد باشد و ثالثا بر ضعف و غفلت خود آگاه باشد و بداند كه قدرت او در برابر خدا ناچیز و بلكه هیچ است.





اگر هر یك از این باورها از میان برود، خوف از دل بنده خارج می شود و خداترسی او زایل می گردد. با زوال خداترسی همه آثار آن نیز از میان می رود و راه كمال و سعادت بر بنده مسدود می گردد. اگر كسی فقط رحمت و مغفرت خدا را باور كند و خشم و غضب و انتقام او را فراموش كند، در حقیقت شرط اول خداترسی را از دست داده است؛ یعنی برخی صفات خدا را منكر شده است و خداشناسی او ناقص است و به خداوندی كه جامع صفات كمال است باور ندارد. چنین فردی به كفر نزدیك است و اگر ایمنی او به سبب غفلت نباشد و به سبب انكار اوصاف جلاله پروردگار باشد او را نمی توان مؤمن نامید.





كسی كه خود را از مكر خدا در امان می بیند در خسران است:





أفأمنوا مكر اللَّه فلا یأمن مكر اللَّه الا القوم الخاسرون (167)





آیا از مكر خدا خود را ایمن دانستید؟ با آن كه جز مردم زیانكار كسی خود را از مكر خدا ایمن نمی داند.





مقصود از مكر چیست؟ مكر رساندن ضرر یا امری ناخوشایند به دیگری است در حالی كه او غافل است كسی كه به هر دلیل خود را در امان می بیند و خوفی در دل ندارد و درصدد عمل بر نمی آید و جلب رضای خدا نمی كند. چنین فردی ممكن است هر لحظه مشمول عذاب خداوند واقع شود و انتقام الهی او را در بر گیرد و چون خود را در ایمنی می بیند از این عذاب و انتقام نیز غافل است و چاره ای برای رهایی از آن نمی اندیشد. در نتیجه وقتی عذاب خداوند بر او نازل شود دچار خسران ابدی می شود و تنها اگر خداوند به او لطف نماید، شاید وسیله تذكر و تنبه را برای و فراهم می آورد. از امام صادق(ع) روایت شده است كه:





اذا اراد اللَّه عزوجل بعبد خیراً فأذنب ذنباً تبعه بنقمة و یذكره الاستغفار؛ (168)





هر گاه خداوند برای بنده ای نیكی خواهد پس چون آن بنده گناه كند در پی آن گناه او مصیبتی می رساند و طلب آمرزش را به یاد او می آورد.





اگر بنده این لطف الهی را قدر داند و آمرزش طلبد نجات می یابد و اگر باز هم غفلت او را فرا گیرد و از راه صواب خود باز نگردد، بر جرم و گناه خود افزوده است. هر گاه بنده ای گناه كند و حادثه و مصیبتی در زندگی او رخ ندهد، باید اندیشناك شود؛ چرا كه ممكن است خداوند او را مهلت داده باشد تا بار گناه خویش را سنگین تر كند. چنان كه در قرآن كریم آمده است:





و لا یحسبن الذین كفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثماً عذاب مهین؛ (169)





و البته نباید كسانی كه كافر شده اند تصور كنند این كه به ایشان مهلت می دهیم برای آنان نیكوست؛ ما فقط به ایشان مهلت می دهیم تا بر گناه خود بیفزاید و آن گاه عذابی خفت آور خواهند داشت.





از همین روست كه امیرالمؤمنین(ع) ما را این گونه موعظه می فرمایند:





یابن آدم اذا رأیت ربك سبحانه یتابع علیك نعمه و انت تعصیه فاحذره؛ (170)





ای پسر آدم! چون دیدی پروردگارات نعمت هایش را پی در پی به تو می رساند و تو او رإ؛ذذّّ نافرمانی می كنی، از او بترس.





احساس ایمنی از مكر خدا، مانع كمال انسان است و احساسی مذموم است؛ زیرا خوف را به كلی از دل زایل می كند. ولی حالت اطمینان، بسیار پسندیده است و كسی كه چنین حالتی ندارد دچار اضطراب می شود؛ یعنی خوف او از حد مفید و سودمند تجاوز می كند و از چیزهایی می ترسد كه نباید ترسید و عقل سلیم آنها را ترسناك نمی داند. اطمینان نیز در صورتی حاصل می شود كه شخص، دفع ضررها و مقابله با چیزهای ترسناك را امكان پذیر بداند. كسی كه به لطف، رحمت و مغفرت خداوند باور دارد و امید را در دل خود زنده نگاه می دارد به اطمینان می رسد.







سؤالات

1 - برخی از آثار خوف را بیان كنید؟





2 - آیه ای از قرآن در مورد خوف از خدا بنویسید؟





3 - نشانه خوف واقعی از خدا چیست؟





4 - چرا خوف و خشیت از خدا بنده مؤمن را پندپذیر كند؟





5 - چگونه خوف و خشیت از خدا عامل سرعت در خیرات می گردد؟





6 - چرا خوف و خشیت از خدا موجب هدایت انسان می گردد؟





7 - انسان خدا ترس به چه علت مشمول مغفرت الهی قرار می گیرد؟





8 - آیا می توان گفت هم جهل و هم علم می توانند عامل پیدایش خوف باشند؟ توضیح دهید؟





9 - عامل قوت خوف از خدا چیست؟





10 - نقطه مقابل خوف چیست و چگونه در انسان شكل می گیرد؟





11 - در این آیه كریمه «افأمنوا مكر اللَّه فلا یامن مكر اللَّه الا القوم الخاسرون»





الف) منظور از مكر خدا چیست؟





ب) چرا كسانی كه از مكر خدا خود را در امان می دانند زیانكارند؟





12 - علت این كلام امیرالمؤمنین(ع) را بیان كنید: «یابن آدم اذا رایت ربك سبحانه یتابع نعمه و انت تعصیه فاحذره».





13 - چرا احساس ایمنی از مكر خدا، مانع كمال انسان است؟







--------------------------------------------------------------------------------



پی نوشتها

150 - احزاب، 39.





151 - احزاب، 37.





152 - آل عمران، 175.





153 - توبه، 13.





154 - طه، 1 - 3.





155 - اعلی، 10 - 9.





156 - نازعات، 45.





157 - نازعات، 45.





158 -نهج البلاغه، خطبه 160.





159 -نهج البلاغه، نامه 45.





160 -نهج البلاغه، نامه 59.





161 - مؤمنون، 61 - 57.





162 - توبه، 18.





163 - یس، 11.





164 - ملك، 12.





165 - نازعات، 41 - 40.





166 - بینه، 8 - 7.





167 - اعراف، 99.





168 - سفینة البحار، ج 1، ص 442.





169 - آل عمران، 178.





170 -نهج البلاغه، كلمات قصار، 25.